فعالیت ۷۶ دستگاه و نهاد در حوزه روستا؛ ضرورت فرماندهی با متولی واحد

تهران- ایرناپلاس- معاون برنامه­‌ریزی و امور زیربنایی معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور، یکی از مشکلات بزرگ جامعه روستایی را نبود یک متولی واحد برای این بخش دانست و گفت:‌ در برررسی مجمع تشخیص مصلحت نظام مشخص شده ۷۶ دستگاه یا نهاد یا واحد مختلف، در حوزه روستا کار می­‌کنند.

در بخش دوم گفت‌وگو با «نعمت­‌الله رضایی» به آمار مهاجرت درون­‌کشوری (از شهر به شهر یا روستا و برعکس) پرداختیم و تصویر واقعی مهاجرت از «روستاها به شهر» را به ویژه در ۱۰ سال منتهی به آخرین سرشماری سراسری کشور (۱۳۹۵)، ترسیم کردیم.

در این بخش پایانی، به واکاوی ظرفیت­‌های موجود در این حوزه و دلایل مهاجرت پرداختیم.

ایرناپلاس: از مهاجرت‌­های بزرگی که گفته می­‌شود بعد از اصلاحات ارضی در دهه ۴۰ اتفاق افتاد، چه اطلاعاتی داریم؟
رضایی:
بر اساس جداول و داده­‌های آماری موجود، نسبت جمعیت روستایی به شهری از ۶۸ درصد در سال ۱۳۳۵، به ۶۱ درصد در سال ۱۳۴۵ رسید و این نسبت در سرشماری سال ۱۳۵۵ حتی به ۵۳ درصد هم بالغ شد ...

ایرناپلاس: دلیل آن مهاجرت گسترده چه بود؟
رضایی:
این را به طور دقیق بررسی نکردم و دلایل­اش را نمی­‌دانم اما یک نکته کلی درباره مهاجرت بگویم که بحث خیلی جالبی است؛ می­‌گویند مهاجرت، معلول توسعه نابرابری است و از طرفی خود، عامل گسترش نابرابری است. به این معنی که طرف می­‌گوید نابرابری وجود دارد، پس بروم جایی که شرایط «برابرتر» باشد و وضعم بهتر شود؛ اما او می­‌آید در حاشیه شهر مستقر می­‌شود و این خود، باز هم باعث ایجاد نابرابری جدید می­‌شود.

ایرناپلاس: آیا بررسی مستندی درباره عوامل و دلایل اصلی مهاجرت از شهر به روستا داریم؟
رضایی:
در یک مطالعه مشخص شده است که تقریبا ۷۰ درصد مهاجرت­‌ها، دلایل اقتصادی دارند و دلایل دیگر از جمله انگیزه­‌های قومی و قبیله­‌ای، مذهبی، فرهنگی و دیگر دلایل جمعیت­‌شناختی در رده­‌های بعدی قرار دارند. به طور مثال در توضیح «عامل­ فرهنگی» به زبان ساده، منظور این است که فرد مهاجر می­‌گوید به من می­‌گویند دهاتی، پس بروم شهر، که دیگر این را نشنوم؛ یا دعواهای قومی و قبیله­‌ای وجود دارد که مبحث مفصلی است.
روستائیان در تولید ناخالص داخلی، برابر سهم جمعیتی خود، سهم دارند اما وقتی شکاف درآمدی را بررسی می­‌کنیم، این شکاف بین جامعه شهری و روستایی حدود ۴۴ درصد است.ایرناپلاس: درباره دلایل اقتصادی مهاجرت، توضیحات دقیقی داده نشده است.
رضایی:
طبق آخرین نظرسنجی سراسری، ۲۶ درصد جمعیت کشور متعلق به مناطق روستایی است و سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی، تقریبا برابر با این نسبت و بین ۲۵ تا ۲۷ درصد است؛ یعنی روستائیان در تولید ناخالص داخلی، برابر سهم جمعیتی خود، سهم دارند اما وقتی شکاف درآمدی را بررسی می­‌کنیم، این شکاف بین جامعه شهری و روستایی حدود ۴۴ درصد است. یعنی جامعه روستایی که برابر سهم جمعیتی خود در تولید درآمد ملی نقش دارد، در توزیع آن، برخورداری کمتری دارد.

 

فعالیت ۷۶ دستگاه و نهاد در حوزه روستا؛ ضرورت فرماندهی با متولی واحد


 در سال ۹۹ هر خانوار روستایی به طور متوسط ۴۲ میلیون تومان درآمد داشته اما خانوار شهری ۷۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان؛ پس شکاف درآمدی ۴۴ درصد است؛ یعنی درآمد یک خانوار روستایی ۴۴ درصد کمتر از شهری است. من به عنوان یک روستایی فقط برای جامعه که تلاش نمی­‌کنم؛ برای خانواده­‌ام هم کار می­‌کنم  اما وقتی ببینم درآمد من در روستا ۴۴ درصد از درآمد برادرم در شهر کمتر شده، طبیعی است به شهر مهاجرت می­‌کنم تا رفاه بیشتری داشته باشم.

فعالیت ۷۶ دستگاه و نهاد در حوزه روستا؛ ضرورت فرماندهی با متولی واحد



ایرناپلاس: چه عواملی باعث می­‌شود درآمد خانوار روستایی کمتر از شهری باشد؟
رضایی:
درآمد خانوار روستایی یا به صورت فصلی یا به طور عمده از کشاورزی است و می­‌دانیم که محصول کشاورزی، ارزش افزوده کمتری دارد؛ یا اینکه فرد روستایی برای دیگران کار می­‌کند نه برای خودش.

با وجود سهم برابر در تولید ناخالص داخلی، تورم روستاها بالاتر از شهر است! شاید باورتان نشود اما یک روستایی با هزینه گران­‌تری زندگی می­‌کند.
ایرناپلاس: تصور عموم  این است که تورم در روستاها پایین­‌تر از شهر است.
رضایی:
ما سه شاخص عمده اقتصادی داریم که شامل سرانه درآمد (بر اساس میزان تولید ناخالص داخلی)، نرخ تورم و نرخ بیکاری.
در روستاها نرخ بیکاری کمتر از شهر و جالب است که در حال حاضر میانگین سنی جمعیت روستایی ما ۳۰ سال و شهری ۳۱ سال است؛ یعنی جمعیت روستایی ما جوان­‌تر است اما با وجود سهم برابر در تولید ناخالص داخلی، تورم روستاها بالاتر از شهر است!
شاید باورتان نشود اما یک روستایی با هزینه گران­‌تری زندگی می­‌کند. نرخ تورم روستایی در مردادماه امسال ۴۸ درصد بود در حالی­‌که در همان زمان، تورم برای شهر ۴۴ درصد محاسبه شد؛ یعنی متوسط قیمت در ۱۲ ماه گذشته برای کالاهای مصرفی روستایی، ۴۸ درصد رشد داشته و برای خانوار شهری، ۴۴ درصد.

 

فعالیت ۷۶ دستگاه و نهاد در حوزه روستا؛ ضرورت فرماندهی با متولی واحد


پس روستایی ما با درآمد کمتر، گران­تر زندگی می‌­کند؛ از طرفی نرخ بیکاری­‌ آنها کمتر است؛ یعنی بار کمتری بر دوش کشور می­‌گذارد؛ کالای اساسی­‌تری هم تولید می­‌کند زیرا ۹۰ درصد محصولات کشاورزی ما در روستاها تولید می­‌شود. نرخ بیکاری جمعیت روستایی به‌تازگی ۷ و برای جمعیت شهری، ۱۱ درصد است؛ پس روستائیان ما بیشتر کار می­‌کنند؛ بیکاری کمتری به کشور تحمیل کرده اما تورم بالاتر را متحمل می­‌شوند.

اما اقتصادِ روستا فقط کشاورزی نیست؛ ۵۴ درصد آن کشاورزی است و بقیه متعلق به بخش صنعت و خدمات است؛ نباید فرض کنیم که روستایی، فقط در بخش کشاورزی فعال است.

نکته بعدی اینکه، اشتغال افراد شاغل در روستا تقریبا برابر با سهم آن بخش است؛ به طور مثال ۴۸ درصد شاغلان روستایی در کشاورزی و ۲۲ درصد در مشاغل خدماتی هستند. نتیجه اینکه اگر می­‌خواهیم مشاغل ارزان­‌قیمت و سریع داشته باشیم و در هر بخشی که سرمایه­‌گذاری می­‌کنیم، متناسب با آن شغل هم ایجاد کنیم، باید در روستاها سرمایه­‌گذاری کنیم؛ اما اکنون وضع برعکس است و سرانه سرمایه­‌گذاری در روستا به شدت پایین­‌تر از شهر است. 

این تصویر جامعی است که من ترسیم می­‌کنم اما به طور قطع وقتی بروم در روستا، می­‌بینم چاه­‌های آب خشکیده­‌اند؛ مزارع مشکل دارند؛ مزارع خُرد درآمد بالایی ندارند؛ تولیدات محصول کشاورزی دست دلال می­‌افتد؛ سیب، زعفران، پیاز و سیب­‌زمینی باید ارزش افزوده­‌اش برگردد به جیب کشاورز که در عمل اتفاق نمی­‌افتد و ...

ایرناپلاس: با این تصویر اقتصادی که شما ترسیم می­‌کنید و بالا بودن تورم و پایین بودن درآمد و تلاش و کار و ارزش افزوده بیشتر و ..  شاید اصلا باید بپرسیم چرا روستائیان کمتر به شهر مهاجرت می­‌کنند!
رضایی:
گاهی عدم مهاجرت به معنای خوب بودن وضع فعلی فرد نیست، بلکه ناتوانی در مهاجرت هم موثر است؛ در توجیه چرایی عدم مهاجرت، چند عامل دیگر هم مطرح است مانند سخت‌بودن شرایط زندگی در شهر؛ شاید اصلا یک روستایی نتواند در شهر یک زندگی مناسب تشکیل دهد.

البته نکته دیگر، امکانات و مسیرهای ارتباطی مورد نیاز برای دسترسی به نیازهای زندگی است؛ وقتی فاصله فرد از مرکز جمعیتی، ۳۰ کیلومتر باشد، جاده آسفالت داشته باشد، خودروی شهری داشته باشد، دسترسی به امکانات شهری برایش مهیا باشد، از خدمات بهداشتی استفاده کند، نان گرم را هم به راحتی از نانوایی تهیه کند، در روستا گاز و برق و آب و اینترنت و مرکز بهداشت داشته باشد و تا دوره متوسطه هم فرزندش بتواند در همان روستا درس بخواند و دانشگاه هم نزدیک باشد و ... چه مشکل یا کمبودی است که به شهر مهاجرت کند؟

در حوزه روستا نیازمند متولی واحد یا بهتر بگویم وحدت فرماندهی هستیم که بحثی بسیار مهمی است و ما هم درباره آن خیلی حرف داریم.ایرناپلاس: با این شرایط برخی ادعاهای مهاجرت معکوس در سال­‌های اخیر، از نظر شما مورد تائید است؟ 
رضایی:
اگر آمار مستند و رسمی داشته باشیم بله؛ اما از سال ۱۳۹۵ تا کنون سرشماری نداشته­‌ایم، پس یا باید برآورد علمی کنیم یا منتظر سرشماری بمانیم. ما به عنوان معاونت توسعه روستایی درباره مهاجرت معکوس مطالعه­‌ای را با کمک پژوهشکده آمار آغاز کرده­‌ایم که آن را دقیق و علمی برآورد کنیم.

ایرناپلاس: بیشتر ادعاها درباره مهاجرت معکوس، مربوط به سه سال نخست بعد از سرشماری ۹۵ است.
رضایی:
آن گمانه‌زنی­‌ها به طور عمده به دلیل قانون حمایت از اشتغال پایدار در مناطق روستایی و عشایری و بودجه ۱.۵ میلیارد دلاری از صندوق ذخیره ارزی است؛ معتقدم آن بودجه و طرح، در مهاجرت معکوس به روستا تاثیر زیادی نداشته و شاخص­‌های دیگری بوده­‌اند که باید منتظر بررسی دقیق علمی ماند.

ایرناپلاس: در حوزه روستا، چه دستگاه­‌هایی غیر از شما متولی هستند و چگونه با هم هماهنگ عمل می­‌کنند؟
رضایی:
در حوزه روستا نیازمند متولی واحد یا بهتر بگویم وحدت فرماندهی هستیم که بحثی بسیار مهمی است و ما هم درباره آن خیلی حرف داریم. در برررسی مجمع تشخیص مصلحت نظام مشخص شده است که ۷۶ دستگاه یا نهاد یا واحد مختلف، در حوزه روستا کار می­‌کنند! اما این­که چه نهادی بین این دستگاه­‌ها هماهنگی ایجاد می­‌کند؛ وحدت فرماندهی کجاست؛ استرتژی توسعه چه بوده و تحت چه برنام‌ه­ای در مناطق روستایی حضور دارند و ... از مباحث بسیار جدی است که باید در نظر قرار گیرد.
به نظرم ضرورت دارد یک وحدت فرماندهی در حوزه روستا داشته باشیم؛ این وحدت حتما باید فرابخشی باشد چون از عهده یک دستگاه بخشی، خارج است. نیاز به جایی داریم که ماهیتا فرابخشی است که در فرصت دیگری مفصل درباره آن بحث خواهیم کرد.

ایرناپلاس: جدا از این همه دستگاه و نهاد متولی، به نظر شما بزرگ­ترین یا مهم­ترین مشکل روستایی در ایران چیست؟
رضایی:
به نظر من سه معضل عمده وجود دارد؛ اول نبود برنامه و استراتژی توسعه روستایی؛ دوم نبود وحدت فرماندهی و سوم قوانین و قواعد متعدد که اجرا نمی­شوند و گاهی در تناقض با هم هستند.

اکنون کارها بین وزارتخانه­‌های مختلف تقسیم شده که روش درستی است و تخصص‌ها توزیع شده اما به مرکزی برای برش منطقه‌ای خدمات (نه نقطه‌ای) نیاز داریم.ایرناپلاس: و این­ها برمی­گردد به همان معضل نبود فرماندهی واحد فرابخشی؟.
رضایی:
دقیقا ! ببینید در حوزه روستا کارهای خیلی خوبی انجام شده ولی باید یک مرکزی برنامه توسعه روستاها را با مشارکت همه نهادها تهیه کند و جدول پیشرفت و آبادانی داشته باشد؛ در آن صورت هرکدام از این ۷۴ نهاد موجود، می­تواند در این برنامه جا بگیرد و نقش داشته باشد، ولی مرکز واحد باید کل موضوع را رصد، راهنمایی، نظارت ،گزارش، جهت­دهی و اصلاح کند.

ایرناپلاس: در مقابل این ایده، برخی معتقدند اصلا چرا باید نهاد مجزایی برای روستا داشته باشیم؟ مگر مثلا درباره آموزش‌وپرورش، بخشی جدا به نام آموزش‌وپرورش روستایی داریم یا در وزارتخانه­‌های دیگر.
رضایی:
ما نمی­‌گوییم باید مجزا باشند؛ بحث این است که در روستا باید بخش و منطقه را با هم دید. به طور مثال می­‌گوییم که مدرسه و خانه بهداشت و آب و راه و ... را باید به روستا ببریم؛ حال فرض کنید در یک نقطه روستایی مدرسه برده­‌ایم اما مرکز بهداشت را به نقطه دیگر برده­ و راه و آب را برای جای دیگر. این­ها مشکل ایجاد می­‌کنند.
حال اگر این اقدامات بر اساس یک برنامه منطقه­‌ای باشد که منطقه جمعیتی‌محور باشد و بتواند به صورت منظومه­‌ای، به همه نقاط اطراف (یک منطقه) خدمت برساند، بسیاری از مشکلات حل می­‌شود. اینجا به یک واحد هماهنگ­‌کننده نیاز پیدا می­‌شود.

ایرناپلاس: منظور شما این است که به طور مثال برای ساخت یک مرکز بهداشت در منطقه­‌ای که چند روستا وجود دارد، باید بررسی شود این درمانگاه در کدام نقطه احداث شود تا نقاط روستایی اطراف به آن دسترسی داشته باشند؟
رضایی:
بله؛ باید یک نهاد یا شورایی این فعالیت­‌ها را مدیریت کند تا پیش از ساخت هر واحد خدمات­‌رسان، بررسی کند هر کدام از مناطق روستایی اطراف، چه سهمی باید داشته باشند؛ به طور نمونه، ساخت مرغداری باید در منطقه‌ای باشد که در شعاع مشخصی از آن، جمعیت انسانی وجود نداشته باشد و ... .
پس نهاد متولی واحد باید در یک فاصله­‌ای، اجازه تاسیس یک واحد خدماتی را بدهد که نه به واحد لطمه بخورد نه جمعیت موجود، برای دسترسی پراکنده شود. به این ترتیب هزینه­‌ها کاهش و سهم خدمات افزایش می­‌یابد. به طور مثال پزشک به جای اینکه ۵ روز در هفته، هر روز در یک روستا باشد، بهتر است ۵ روز در یک مکان واحد باشد تا همه به او دسترسی داشته باشند و هزینه­‌ها کمتر شود.

ایرناپلاس: آیا در کشورهای توسعه­‌یافته مدلی آزموده­‌شده داریم که روستا، واحد فرماندهی مجزا داشته باشد؟
رضایی:
برخی کشورها دستگاه­‌های مشخصی برای روستا دارند؛ ما هم یک زمانی «جهاد سازندگی» داشتیم؛ اما اکنون کارها بین وزارتخانه­‌های مختلف تقسیم شده که روش درستی است و تخصص‌ها توزیع شده اما به مرکزی برای برش منطقه‌ای خدمات (نه نقطه‌ای) نیاز داریم.

۵ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.